الهی قمشهای در رونمایی کتاب «365 روز در صحبت حافظ» مبنای اصلاحات اشعار حافظ را ذوق، سلیقه و سوابق ادبی این شاعر عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار رویداد فرهنگی مراسم رونمایی از کتاب «365 روز در صحبت حافظ» نوشته حسین محیالدین الهی قمشهای با سخنرانی وی در تالار قلم کتابخانه ملی، روز شنبه اول مهرماه برگزار شد.
در این مراسم الهی قمشهای به مباحث این کتاب اشاره کرد و درباره فلسفه حافظ و اشعار این شاعر شیرازی سخن گفت.
فلسفه ابدی تفکری جهانی است
الهی قمشهای سخنان خود را این چنین آغاز کرد: دیوان حافظ سلامی به همه نسلهاست. هر شاعر بزرگی یک سلام است. هر کدام از شاعران بزرگ میزبانی هستند که ما را به باغهای متعدد خود دعوت میکنند.
وی سخنانش را با نام حافظ شروع کرد و به فضائل دیگر این شاعر بزرگ پرداخت. الهی قمشهای حافظ را کسی دانست که قرآن را از بر است و سپس به سه اصل فلسفه ابدی (Perennial Philosophy) پرداخت که به گفته وی در مباحث بسیاری از شاعران و ادبیان ایرانی و خارجی آمده است.
الهی قمشهای این سه اصل را اینگونه توصیف کرد: اصل اول این است که ما بپذیریم خدایی هست و در پشت پرده قدرتی وجود دارد که بازیگری میکند. اصل دوم این است که ما انسانها به اهمیت خودمان پی بببریم؛ اینکه انسان ها یک حقیقت جاودانه هستند. وی گفت: ما همان انسانهایی هستیم که فرشتهها در مقابل ما سجده کردند.
آخرین اصل این فلسفه را الهی قمشهای «کار خوب کردن» عنوان کرد. وی به گفتههای حافظ، شاعران دیگر و همچنین قرآن درباره این اصل اشاره کرد. الهی قمشهای گفت: این دیانت، دیانت عشق و درستکاری است. میپرسند، این همه احکام در دنیا وجود دارند، من چه کنم؟ پاسخش این است که هر کاری که دوست داری بکن. ولی تو تکبر، ریا و دروغ را دوست نداری. زندگی انسان پر از برکت خواهد شد اگر کارهایی را کند که دوست دارد.
در این کتاب ذوق و سلیقه حافظ را در نظر گرفتهام
در ادامه الهی قمشهای درباره کتاب «365 روز در صحبت حافظ» توضیحاتی داد. وی اظهار داشت: در این کتاب تلاش کردهام که بعد از مطالعه همه نسخههای دیوان حافظ، تصحیحی انجام دهم که بر مبانی که دیگران انجام دادهاند نباشد. من در این کتاب قدیمیتر بودن یا بیشتر موجود بودن یک نسخه را ملاک صحت آن قرار ندادم، بلکه ذوق، سلیقه، کاربردها و سوابق ادبی این شاعر را در نظر گرفتهام.
وی سپس چند مثال از اصلاحیههایش در این نسخه را ارائه داد: به طور مثال بعضی نوشتهاند «به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر» در حالی که من اصلاح کردهام «ز حسن خلق توان کرد صید اهل نظر...» یا در جایی دیگر مینویسند «به بند و دام نگیرند مرغ دانه را...» درحالی که بند و دام تکرار مکررات است و اصلاح آن این است که «به دام و دانه نگیرند مرغ دانه را...»
الهی قمشهای افزود: مثلا در جایی که میگویند «کشتی شکسته گانیم ...» درست این است که بگوییم «کشتی نشستهگانیم...» زیرا اگر باد شرطه بوزد میتواند به ما کمک کند و ما را به جایی ببرد ولی اگر کشتی ما شکسته باشد کاری نمیتوانیم بکنیم.
فردوسی، اولین شاعر بزرگ ایرانی
در پایان سخنانش، الهی قمشهای فردوسی را شاعری خواند که حق به گردن شاعران بعد از خودش دارد زیرا قبل از فردوسی هیچ شاعر بزرگی نبود ولی بعد از وی همه شاعران بر سر سفره او نشستند.
وی افزود: وقتی حافظ یا مولانا از عشق میگوید از دو موضوع مختلف صحبت نمیکنند. شاعران ما از یک جاودانگی روح و عظمت نفس سخن میگفتند. همه شاعران ما مانند شاخههای یک درخت عشق و معرفت و دوستی هستند.
- الهی قمشه ای /
- حافظ /
- کتابخانه ملی /